پيام دوستان
+
دلا بندم کن به ديدار يار جاني ام که جان دارم و به جانان همچو تو دلداده ام.خوشا آن شب که پرده ها بر افتد از پي روي ماهش!!!من چه گويم که با خنده اش پس نزند مرا با اين حال و خيال افسرده ام
كيوان گيتي نژاد و
103/2/15
آنانکه خاک را به نظر کيميا کردند والله کيميا کردن که از اين خراباتي ديروز چند خرابه و چند شهر برباد رفته و چند سگ بي نشان چند باغ برکتش فتاده صد زن بي شوهر خود مانده تا کله در گل از فرط دشمن و چاهها که آمده از سرش گذشته کله پا شدنش خدايا شکرت هنوز قتلش تاخير افتاده وگرنه با اينهمه بدبختي آن بخت که تو مي خواهي و مي بيند خدابخير کرد چشم بد همون کور اين بنده عجب شانسي دارد
دوستانم پدر برادرا استاد دوستانم همه آنهايي که به من سوا فکنديد و زندگي دوباره بخشيديد اي آنکه درد را آوردي که درمانم آموزي اي آنکه برسرم آوردي تا از سرم براي هميشه اينگونه شر ها را به دور ريزي اي خدايي که توبه ام را گرفتي با هيچ پولي و سکه اي به کس نفروخته اي قاضي الحاقات يا مکرم الحال و واحوال حبت قلوبنا علي دينک وفق الاحوال حالم را خوب کن تا برتو نشان دهم جند مرد حلالم
+
آن خوش خبر کجاست که اين فتح مژده داد تا جان فشانمش چو زر و سيم در قدم
كيوان گيتي نژاد و
103/2/15
خدا به خير کنه اونقدر در زندگي مشکل پيدا کردم و اينقدر ضعيف و درمونده گشتم اينا رو نمي گم رحم کسي در حق ام کنه گه اگر ذره اي فکر مي کردم که اگر بگم خسته ام و کم آوردم کسي مي تونه عاقبت فردا را به خير کنه مي گفتم و منتظر نتيجه ميشدم ولي الان کلي براي پزشکان محترم مي گم درمونده شدم حالا بگيد دشمنت درمونده بشه يک تعارف اميدوارانه است ولي واقعا شده ام و ديگه به چيزي
+
بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
كيوان گيتي نژاد و
103/2/11
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور ميشويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم ميشود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
کلس شنيده ام او به رسن حود وحشي را رام مي کند هر که را که با او نشست رام مي بينم اين چه سريعتر کيوان پشت ات خالي است ولي جلو رويت پر از عشق و اميد پوچ و خالي است ولي داداش غم مگير از اين زندان آزادي پر بکش به سوي ما نمي توانم داداش پاهايم سوزاندي دلم را شکستي غم نشسته پرواز نتوان کرد
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
کلبه تنهايي*مريم*
103/2/5
10 فرد دیگر
87 فرد دیگر
+
#راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي
kjkhjkhjkh
103/2/4
+
منم تشنه ام ...
تشنه يک جرعه آب حرم ...
و دلتنگ مشهدالرضا ...
*السلام عليک يا علي بن موسي الرضا عليه السلام*
پيام رهايي
103/2/4
+
تسويه حساب کردن با گذشته، به اين معناست که ما بايد هرگونه کار ناتمام در رابطه با هر شخص، پروژه يا فعاليتي را که با آن درگير بودهايم به سرانجام برسانيم.
ما نميتوانيم زندگي جديد خود را روي ستونهاي سست گذشته؛ کارهاي ناتمام؛ قراردادهاي لغو شده و کلا مسائل حل نشده بنا کنيم....
* راوندي *
103/2/3
+
سلامممممم ..سال نو مبارک.طاعاتتون قبول.. سرنماز صبح بودم ياد اينجا افتادم يه دفعه ک ماه رمضوناي خيلي سال پيش فيد الله اکبر ميزدم ميرفتم ميخوابيدم.سر نماز يه دور مرور خاطرات کردم و همتونو ياد کردم..واقعا دلم براي همتون تنگ شده بود..اومدم پياما هامو خوندم تجديد خاطره کردم:-) @};-
در انتظار آفتاب
103/2/2
+
تو را من چنين مي بينم
سرابي و خيالي ...
تو را من چنين مي پندارم
غباري و گردبادي
تو را من چنين در ميابم
گمشده و ناپيدايي...:'(
ساناز ابراهيمي فرد
در انتظار آفتاب
103/2/2
+
مشکل دنيا اين است که
آدمهاي باهوش پر از شک و ترديد هستند،
در حالي که آدمهاي احمق پر از اعتماد به نفس!
چارلز_بوکوفسکي
در انتظار آفتاب
103/2/2
اي کاش فقط مشکل دنيا همين بود :) بنظرم مشکل اصلي دنيا اينست که هر کاري که امروز انجام ميدهيم فردا متوجه ميشيم اشتباه بوده :D
{a h=ravandi} راوندي {/a} الهي خدا کسي رو از کرده اش پشيمون نکنه..ولي به نظرم بلاهايي که بقيه سرمون در ميارن خيلي دردناک تره تا اونايي که خودمون مسئولش بوديم
+
روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست
در غنچهاي هنوز و صدت عندليب هست
گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست
چون من در آن ديار هزاران غريب هست
كيوان گيتي نژاد و
103/1/28
خوشا بر تو اي اميد امروز بشر سلان بر تو اي ماه فروزان وطن صلوات بر تو و خاندان اطهر و پاک تو باد محشر است آن خجسته روزي که استوار بر قامت توشد مرجع رويين تن و سلاله پاک ولايت حيدر حي و صالح امت شرح ديوان و مکتب حيدري ماست فرزند صالح و باصرش سيد مجتبي حرمت دين و آئين ذوليمين ماست کور باد هر که اين مقام اين صولت توان ديدن نداشت